یحیی بن ادریس آلادریسیحیی بن ادریس بن عمر، یکی از شخصیتهای آلادریس میباشد؛ آلِاِدْریس، سلسلهای شیعیمذهب، منسوب به ادریس بن عبدالله نواده حسن بن علی (علیهالسلام) که از ۱۷۲ تا ۳۷۵ق/۷۸۹ تا ۹۸۵ در مغرب اقصی (مراکش و بخشی از الجزایر) حکومت داشتند. ۱ - معرفی اجمالییحیی بن ادریس بن عمر: (حکومت: ۲۹۲-۳۰۷ق/۹۰۵-۹۱۹). او یکی از بزرگترین و نیرومندترین فرمانروایان آلادریس، و مردی فقیه و حدیثدان بود که چندی با قدرت تمام حکومت کرد. با اینهمه، روزگار او آغاز ضعف دولت آلادریس است، چه فاطمیان که به تدریج نیرو مییافتند، پس از استیلا بر اسکندریه به خطرناکترین دشمن آلادریس مبدل گشتند و در قلمرو آنان طمع بستند [۱]
ابنخلدون، عبدالرحمن، العبر، ج ۴، ص۳۱.
ظاهراً یکی از علتهای حمله فاطمیان بر مغرب آن بود که پارهای از ادریسیان علوی، با فرمانروایان اموی اندلس دوستی داشتند.۲ - اقدامات یحییجنگهایی که در میانه رخ داد مایه ضعف دولت مرکزی و مقدمه فروپاشی آن شد. در سال ۳۰۵ق/۹۱۷م عبیدالله فاطمی، امیر تاهِرْتْ موسوم به مصالة بن حبوس را بر ضد یحیی تحریک کرد و او بر فرمانروای ادریسی تاخت. یحیی شکست خورد و به فاس بازگشت و مقرر شد که مالی به نزد مصاله فرستد و به تابعیت عبیدالله گردن نهد و نیز مجبور شد که دیگر مناطق فرمانروایی خود را به موسی بن ابیالعافیه امیر مکناسه و پسرعموی مصاله واگذارد (۳۰۷ق/۹۱۹م). از اشارات ابنخلدون [۲]
ابنخلدون، عبدالرحمن، العبر، ج ۴، ص۳۲.
برمیآید که یحیی در همان اوقات، به سود پسرش طلحه از حکومت فاس هم کنارهگیری کرد، زیرا وقتی مصاله دومینبار در ۳۰۹ق/۹۲۱م لشکر به مغرب برد، به تحریک موسی، طلحة بن یحیی را گرفت و پس از مصادره اموال، خود او را به اصیلا و ریف تبعید کرد و ریحانالکُتامی را امارت فاس داد یحیی خواست به افریقیه رود ولی موسی او را دستگیر کرد و به زندان افکند (۳۱۱ق/۹۲۳م). وی مدتی در زندان ماند و سپس آزاد شد و به مهدیه رفت و در همانجا درگذشت (۳۳۱ق/۹۴۳م). یحیی چهارم را با یحیی اول اشتباه کرده است و او را آخرین امام آلادریس در مغرب دانسته است. از این پس دومین طبقه فرمانروایان آلادریس آغاز میشود که همراه با برخی از اعضای خاندان، به گونهای پراکنده از تَمْدوله در جنوب تا سرزمین بربرهای غُماره در ردیف [۵]
باسورث، کلیفورد ادموند، سلسلههای اسلامی، ص۴۵، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۹ش.
[۶]
باسورث، کلیفورد ادموند، سلسلههای اسلامی، ص۴۶، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۹ش.
و یک چند در فاس حکومت داشتند. ولی درباره آنها آگاهی چندانی در دست نیست و آنچه هست متناقض و پراکنده است.۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آلادریس»، ج۱، ص۳۶۴. ردههای این صفحه : آل ادریس | درگذشتگان سال 331 (قمری) | درگذشتگان سال 332 (قمری) | شخصیتهای قرن 4 (قمری)
|